لئوناردو فیبوناچی ریاضی دان ایتالیایی که او را لئوناردوی پیزایی هم می گویند در حدود سال 1170 میلادی در پیزا متولد شد ...
آموزش ریاضی خود را در الجزایر دید . ضمن مسافرت به شرق ، با ریاضیدانان آنجا آشنا شد و موفقیت های آنها را در نوشته های خود منعکس کرد و از همین راه بود که پیشرفت های ریاضی شرق ، در دسترس غرب قرار گرفت . « کتاب حساب » مهمترین تالیف این دانشمند است . این کتاب به نام « لیبر آباکوس » نیز معروف است .او در مقدمه ی کتابش می نویسد : « پدرم اهل پیزا بود و در اداره ی گمرک بوکیا درافریقا کار می کرد . او مرا با خود به آنجا برد تا هنر حساب کردن را یاد بگیرم . هنر عجیب حساب کردن ، تنها به کمک نه علامت هندی ، مرا چنان به شوق آورد که ، به طور قطع ، تصمیم گرفتم ، آن چه را در مصر ، یونان ، سوریه ، سیسیل و پرووانس در این باره می دانستند ، بیاموزم . از همه ی این کشور ها دیدن کردم و قانع شدم که ، دستگاه عدد نویسی هندی از همه کامل تر است و بر روش فیثاغورث برتری دارد . این دستگاه را ، و همه ی آنچه به آن مربوط می شد ، یاد گرفتم ، و بررسی های شخصی خودم را که از « مقدمات » اقلیدس به دست آورده بودم ، به آن اضافه کردم و تصمیم گرفتم این کتاب را بنویسم » .
« کتاب حساب » رساله ای است درباره ی حساب و جبر که شامل 15 فصل است و آگاهی هایی از دانش حساب و جبر آن زمان را ، در اختیار خواننده می گذارد .
لئوناردوی پیزایی ، با طرح و حل مساله ای درباره ی سرمایه ی چند نفر ، برای نخستین بار ، اندیشه ی عدد منفی را ، به نام «قرض » ، در اروپا طرح کرد .
خدمت بزرگ لئوناردوی پیزایی به دانش ، در این بود که ، برای نخستین بار ، دانشمندان اروپایی را با جبر و دستگاه عدد نویسی هندی آشنا کرد .
گوتفرید ویلهلم لایب نیتس (1666 – 1716) ریاضی دان و فیلسوف آلمانی ، در لایبزیک متولد شد . پدرش محضردار و استاد اخلاق بود . در شهر زادگاه و بومی خود وارد دانشگاه شد و به تحصیل حقوق پرداخت . به خاطر منطقی بودن ریاضیات به این دانش علاقه مند شد . از همان کودکی به مطالعه ی کتاب های علمی شوق داشت و نوشته های ارسطو و دکارت را مطالعه کرد .
کار علمی لایب نیتس ، با فعالیت دولتی او به عنوان فرستاده ی سیاسی به پاریس مخلوط شده بود . در سال 1673 در انگلستان بود و در آنجا ، ماشین حسابی را که خود او – بعد از آشنایی با ماشین حساب پاسکال – ساخته بود ، در جامعه ی سلطنتی به نمایش گذاشت . بعد از آنکه به پاریس بازگشت ، به عضویت جامعه ی سلطنتی انتخاب شد .
لایب نیتس ، هم زمان با نیوتون و بدون رابطه با او ، به آنالیز ریاضی معاصر – حساب دیفرانسیل و انتگرال – دست یافت .
او مقدمات نظریه ی دترمینان ها را ، که ضمن حل دستگاه های درجه اول چند مجهولی پدید آمده بود ، طرح ریخت . لایب نیتس ، به جز اینها ، کار های زیادی درباره ی ویژگی های منحنی ها و تجزیه ی تابع ها به رشته دارد که منجر به نتیجه گیری های مهمی شد .
ایزاک نیوتون (1727 – 1642) ریاضیدان و فیزیک دان انگلیسی
نیوتون کشاورز زاده بود و پدرش قبل از تولد پسر خود از دنیا رفت . دانشمند آینده ، از همان دوران کودکی ، گرایش خود را به کار مستقل و آموزش جدی نشان داد . در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد و در آنجا بود که معلمان را از استعداد ریاضی خود ، دچار حیرت کرد . بعد ها استاد همین دانشگاه شد . از سال 1703 ، رئیس جامعه ی سلطنتی (فرهنگستان علوم) لندن شد که بسیاری از دانشمندان طراز اول آن زمان را ، در خود جمع کرده بود .
ایزاک نیوتون ، مؤلف کتاب مشهور « مبانی ریاضی فلسفه ی طبیعی » است (1687) ، که در آن ، قانون های مشهور نیوتون در زمینه ی مکانیک و یک رشته کشف های دیگر را ، مطرح کرده است . در سال 1787 ، کتاب « حساب عمومی » را نوشت که در آن ، از روش جبری با نشانه ها و طرح ریزی امروزی ، صحبت کرده است .
او برای نخستین بار ، پرتو های نورانی را مورد مطالعه قرار داد و از آنجا ویژگی رنگ ها را کشف کرد ، چیزی که تا آن زمان ، هیچکس درباره ی آن حدس هم نزده بود .
نیوتون و لایبنیتس را به عنوان پایه گذاران علم حساب دیفرانسیل و انتگرال می شناسند . نیوتون در اواسط دهه ی 1660 به این افکار دسترسی یافت ، در حالی که لایبنیتس کار خود را از اوایل دهه ی 1670 آغاز کرد . اما لایبنیتس آنها را زودتر به چاپ رساند و علامت گذاری های او بسیار جالبتر از علامت گذاری های نیوتون بود .
بسیاری از روش ها و مطالب این علم قبلا هم کشف شده بودند ، حتی بارو معلم نیوتون در کمبریج ، بدون اطلاع از مفهوم دقیق مشتق و انتگرال ، یک معادل هندسی قضیه ی بنیادی را بیان و اثبات کرده بود . در حقیقت نیوتون و لایبنیتس پلی استوار بین ایده های قبلی و روش های مدرن در رابطه با این دانش را بنا نهاده اند .
رنه دکارت (1650 – 1596) ، ریاضیدان و فیلسوف فرانسوی ، مؤلف رساله ی مشهور «هندسه» (1637) که در آن ، برای نخستین بار در تاریخ دانش ، روش مختصاتی را پیشنهاد کرده است .
روش مختصاتی ، به دکارت و فرما امکان داد تا هندسه ی تحلیلی را به وجود آورند . در هندسه ی تحلیلی ، می توان هندسه را از نظر معادله های جبری مورد بررسی قرار داد. دکارت ، نظریه ی معادله ها را با وارد کردن نشانه های تازه ای ، غنی تر و ساده تر کرد . او نخستین کسی بود که نشانه های x و y و z را برای مجهول انتخاب کرد (او برای z ارجحیت قائل بود ) . همچنین ، روش ضریب های نامعین را کشف کرد که امروزه کاربرد های فروانی دارد . دکارت ، در فلسفه و ریاضیات ، از روش تحلیلی پیروی می کرد که طبق آن ، باید هر مساله را به اجزاء تشکیل دهنده اش تجزیه کرد و سپس با آغاز از ساده ترین جزء ها ، به طرف مورد های بغرنج تر حرکت کرد .
+ نوشته شده توسط آرمان در پنجشنبه هشتم شهریور 1386 و ساعت 18:16 | آرشیو نظرات
لئونارد اویلر (1783-1707) ، ریاضی دانی بزرگ و دوست نزدیک م.و.لومونوسوف بود .
اویلر در شهر بال سویس متولد شد . آموزش های اولیه ی خود را ، در منزل و نزد پدرش گذراند و آموزش ریاضی خود را تحت راهنمایی یوهان برنولی ، ریاضی دان بزرگ سویسی تکمیل کرد .
در 19 سالگی ، رساله ی علمی خود را درباره ی تجهیز کشتی نوشت که به خاطر آن جایزه ی فرهنگستان علوم پاریس را به او دادند . در 20 سالگی به فرهنگستان علوم پترزبورگ راه یافت و در 23 سالگی ، استاد کرسی فیزیک شد و در 26 سالگی به عضویت رسمی فرهنگستان علوم پترزبورگ درآمد .
اویلر استعداد فوق العاده ای در کار داشت . او روی هم 865 اثر بکر دارد که چند ده جلد را تشکیل می دهند . علاقه های علمی اویلر ، بسیار متنوع بود . او تقریبا در همه ی زمینه های ریاضیات مقدماتی و ریاضیات عالی ، در زمینه ی مکانیک و اختر شناسی ، کشف های پر ارزشی دارد . اویلر کتابی درباره ی جبر نوشت به نام « ورود کامل به جبر » (1770) ، که می توان آن را نمونه ی کتاب های درسی امروزی در این رشته دانست .
اویلر کسی است که معمای پل های کونیگسبرگ را حل کرد .
او بیش از 30 سال از زندگی خود را در روسیه گذراند و روز 7 سپتامبر سال 1783 در پترزبورگ در گذشت .
فیثاغورث (حدود سال های 580 تا 500 پیش از میلاد ) ، ریاضی دان و فیلسوف یونان باستان ، در ساموس متولد شد . در جوانی ، برای مطالعه ی دانش کاهنان مصری ، به آن سرزمین سفر کرد . او در بابل هم بود و در آنجا ، در طول 12 سال ، توانست اختر شماری (تنجیم) و اختر شناسی (نجوم) کاهنان بابلی را فرا گیرد . بعد از بابل ، به جنوب ایتالیا و سپس سیسیل رفت و در آنجا مکتب فیثاغوری را بنیان گذاشت که سهم پر ارزشی در پیشرفت ریاضیات و اخترشناسی داشت . فیثاغورث و شاگردان او ، به هندسه چهره ی علمی دادند . به جز قضیه ای که به نام او مشهور است ، اثبات قضیه ی مربوط به مجموع زاویه های مثلث ، مساله ی مربوط به پوشش ها – یعنی تقسیم صفحه به چند ضلعی های منتظم - ،حل هندسی معادله ی درجه دوم و طریقه ی ساختن شکلی که با شکل مفروض متشابه و با شکل مفروض دیگر هم ارز باشد ، نیز به فیثاغورث منسوب است .
در مکتب فیثاغوری ، عرفان عددی رشد زیادی کرد . قبول نسبت های کمی ، به عنوان ماهیت همه ی چیز ها ، و جدا شدن از واقعیت های عینی و مادی ، این مکتب را به سمت ذهن گرایی سوق داد . فیثاغورث می آموخت که ، معیار هر چیز مادی و غیر مادی ، عبارت است از عدد و بستگی هایی که بین عدد ها وجود دارد . به اعتقاد فیثاغورث ، حتی مفهوم های به کلی دور از ریاضیات، همچون « دوستی » ، « درستی » ، « شادی » و غیره ، را می توان به یاری بستگی های عددی روشن کرد . او معتقد بود که ، این مفهوم ها ، چیزی جز شکل و یا نمونه ی این بستگی ها نیستند و به یاری عدد می توان همه ی خصلت های پنهانی را روشن کرد : عددی نماینده ی نیکی ، دیگری معرف بدی ، سومی معرف کامیابی و غیره . فیثاغورث اعتقاد داشت که روح هم چیزی جز عدد نیست ، جاودان است و از یک انسان به انسانی دیگر منتقل می شود .
عرفان عددی فیثاغورث و دنبال کنندگان این راه ، لطمه های زیادی به پیشرفت دانش ریاضی وارد آوردند .
بلز پاسکال (1623-1662) ، ریاضی دان ، فیزیک دان و فیلسوف فرانسوی ، از همان دوران کودکی استعداد ریاضی خود را آشکار کرد . در نوجوانی نخستین قضیه های هندسه ی مسطحه را پیش خود کشف کرد .
پاسکال ، آنچه را تا سال 1639( تا 16 سالگی) کشف کرده بود ، در سال 1640 ، در نخستین رساله ی خود به نام « نظریه ی مقطع های مخروطی » چاپ کرد .
قضیه ی پاسکال ( که آن را در 16 سالگی کشف کرده بود ) ، یکی از اساسی ترین قضیه های هندسه ی تصویری معاصر است . زندگی نامه نویسان پاسکال معتقدند که تنها یکی از این قضیه ها کافی بود تا نام پاسکال را در ردیف دانشمندان ریاضی درجه ی اول قرار دهد .
پاسکال در رساله ی « ویژگی بخش پذیری اعداد » قاعده ای کلی ، برای بخش پذیر بودن یک عدد درست بر عدد درست دیگر ، پیدا کرده است که بر اساس محاسبه ی مجموع رقم های مقسوم قرار دارد . در رساله ی « مثلث حسابی » ، روش محاسبه ی ضریب های بسط دو جمله ای و یک رشته از قانون های حساب احتمال را تنظیم کرده است . ضمنا ، استدلال ها را با روش اسقرای ریاضی داده است و در حقیقت ، پاسکال بود که روش استقرای ریاضی را تنظیم کرد و برای اثبات قضیه ها و حل مسئله ها به کار برد . محاسبه های مربوط به مساحت ها و حجم ها ، بهانه ای بود تا پاسکال به کشف حساب دیفرانسیلی و انتگرالی برسد . پاسکال در سال 1662 در حالی که تنها 39 سال داشت ، درگذشت .
خوارزمی
خوارزمی از دانشمندان بزرگ ریاضی
جهان و اهل خوارزم بود که در حدود سالهای 129 تا 159 شمسی متولد شد و در حدود سال
229 شمسی در گذشت . او اولین کسی است که علم جبر را کشف کرد و کتاب «الجبر و المقابله» را نوشت . مدت 400 سال
کتاب ریاضی وی جزو کتب مطرح در دانشگاه های اروپا بود . به افتخار این دانشمند ایرانی نیمه اول قرن 9
میلادی را عصر خوارزمی نامیده اند .
کتاب های جبر و مقابله و المجمع و التفریق و زیج خوارزمی از کتابهای معروف اوست و
کتاب الرخامه درباره محاسبات ظل سایه آفتاب و تعیین اوقات است که پایه و اساس
محاسبات مثلثات کروی گردید .
علم کامپیوتر علم الگوریتم هاست . الگوریتم برگرفته از نام خوارزمی است به همین
دلیل دانشمندان علم کامپیوتر در هزاره خوارزمی او را پدر برنامه نویسی نامیده اند .
کارل فردریک گاوس (1855-1777) ، دانشمند آلمانی که معاصرانش او را « سلطان ریاضیدانان» می نامیدند . استعداد ریاضی گاوس از دوران کودکی ظاهر شد . خود او ، وقتی دوران کودکیش را به یاد می آورد ، به شوخی می گفت : « من شمردن را پیش از حرف زدن یاد گرفتم ».
گاوس ، در برانشویک ، در خانواده ی یک استاد لوله کش به دنیا آمد . آموزش های اولیه را در مدرسه ی محل تولد خود ، به مدت 7 سال ادامه داد . در آنجا به خاطر استعداد درخشان ریاضی خود ، همیشه موجب شگفتی معلم و دوستان خود می شد . او آموزش عالی خود را در دانشگاه گوتینگن گذراند . بعدها (1807) ، تقریبا به مدت 50 سال ، کرسی استادی ریاضیات و اخترشناسی همین دانشگاه را به عهده داشت . در 19 سالگی ، وقتی که هنوز روی نیمکت دانشجوئی نشسته بود ، کشفی مهم ارائه کرد : به طور کامل روشن کرد که در چه حالت هایی می توان n ضلعی منتظم را ، به کمک پرگار و خط کش ، رسم کرد . به ویژه ، با حل معادله ی
x17-1= 0 توانست هفده ضلعی منتظم را ، به کمک پرگار و خط کش ، کند .
به اعتراف خود گاوس ، کارهای بغرنج و طولانی محاسبه ای (که به اخترشناسی مربوط می شد) ، نه تنها او را خسته نمی کرد ، بلکه موجب شادی و رضایت او هم می شد .
گاوس ، به کمک محاسبه ، توانست با چنان دقتی جای سیارک پیرس را پیدا کند که اخترشناسان موفق شدند ، آن را در همان جایی که او معین کرده بود بود ، پیدا کنند .
گاوس ضمن کار در ضمینه ی ریاضیات ، توانست نظریه ی رشته ها و نظریه ی معادله های دیفرانسیلی را پیش ببرد و تکامل ببخشد . قضیه ی اصلی جبر متعلق به او است که بنا بر آن ، هر معادله ی درجه ی n ام ، دست کم دارای یک ریشه است ، که می تواند ریشه ای موهومی باشد . در رساله ی « بررسی هایی درباره ی حساب » خود پایه های « نظریه ی عددها » را ، به صورت امروزی آن طرح ریخت . کارهای اساسی زیادی در زمینه ی نظریه ی دیفرانسیلی عددها انجام داد . در زمینه ی فیزیک ، روی نظریه ی مغناطیس و بعضی از مساله های اپتیک کار کرد .
در سال 1818 ، در نامه هایی که به بعضی از دوستانش نوشته بود ، درباره ی امکان وجود هندسه ی نااقلیدسی در کنار هندسه ی اقلیدسی ، صحبت کرد . ولی ، با کمال تاسف ، هرگز هیچ مقاله یا رساله ای در این باره منتشر نکرد .
گاوس در سال 1855 درگذشت .